شعر مادرِ هنرها
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۰۷۱۶۳
ورودیه:
بشر از قرنها پیش نمادها و نشانههای قراردادی را برای انتقال مفهوم و ایجاد ارتباط، انتخاب کرد. مجموعه نشانهها و توافقاتی که امروزه به نام زبان میشناسیم. بشر درون زبان به شگفتی و جادوی دیگری رسید: "شعر". او با کشف آواها و موسیقیِ پنهان در کلمات، و با ایجاد ریتم و وزن شروع کرد "شرح حال و شرح رویاهای خود را نوشتن (سرودن) ".
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*شعر، مادر هنرها
شعر را مادر هنرها میدانند. به این معنا که قدرت شگفت انگیز شعر در حس آمیزی و فضاسازی و مفهومسازی و کشف و الشهود جهان، دیگر گونههای هنر مثل نمایشنامه نویسی و رمان و داستان و حتی نقاشی و عکاسی و سینما را زیر تأثیر خودش قرار میدهد؛ از تأثیر حسی و مفهومی تا "تأثیرات ساختاری و زبانی". برای نمونه میتوان به جریان قدرتمند "سینمای موج نو فرانسه" اشاره کرد که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی، سویهها و نگاههای جدیدی به سینمای جهان داد. در این سینما تاکید بر چند چیز بود: "ارائه برشی از زندگی به جای آرایه قصهای از زندگی، ضد قهرمان و ضد ستاره بودن فیلمها، حضور پررنگتر شخصیت زنان در فیلمها، اجازه برداشت و تفسیر دادن به مخاطب، استفاده از دوربین سَبُک دستی به جای دوربینهای سنگین و حرفهای، زمان و مکان را از محوریت فیلم حذف کردن، توجه به مسئله سرکوب شده جنسی، و ساختارشکنیهای بصری و روایی پی در پی…".
دو غول بزرگ در این سینما، ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو بودند. اما جالب این است عدهی کمی میدانند این موج عظیم و تازه سینمایی با تأثیر از شعر دوره خودش شکل گرفت! شاعرانی مثل "ژان فرانسوا شابرون"، "میشل بوتور"، "لورانس ایشه"، "ژان کلود رنار"، "ژان ژنه" و "امه سزر" و برخی شاعران دیگر، با زبان و بیان نو در شعرهاشان، توجه به زن به عنوان یک شخصیت اجتماعی و وجودی نه یک سوژه جنسی و جنسیتی، ساختارشکنی در شعرهاشان و رسیدن به ساختارهای جدید، توجه به غنا و ساخت و سازهای نو زبانی، تاکید بر سمبلها و استعارات، و مفهوم سازی و حس سازی به جای ارائه "معنای مستقیم"، در شکل گیری ذهنیت تازه و تجربیات سینمایی "فیلمسازان موج نو فرانسه" اثرات مستقیم و غیرمستقیم داشتند. این حرف به مفهوم این نیست که سینمای موج نو به طور مستقیم متأثر از شعر معاصرش بوده، بلکه به این معناست این نوع از سینما تأثیراتی پیدا و پنهان از شعر عصر خودش گرفته است.
در تئاتر و نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نویسی و حتی عکاسی و نقاشی و معماری نیز ردپای شعر را میبینیم؛ گاه اثرات مستقیم شعر در ساختار و بافت و وجه ادراکی این هنرها و هنرمندانشان را و گاه اثرات غیرمستقیم و پنهانی… "بهروز مرباغی" در مقاله مهم "گفت وگوی شعر و هنر با مبانی نظری معماری" به زنده و پویا بودن شعر امروز و نقش محوری انسان در آن اشاره میکند و همچنین به "فردیت مدرن در شعر و ارزرشمندی زندگیاش" اشاره میکند و مینویسد: "شعر امروز، شعرِ حرکت و آفرینش است. از تاریخ پُرشکوهش سر برآورده، متحول شده و زبانی معاصر یافته است. شعر فارسی نمونه قابل استنادی از تحول مبانی نظری در هنر است"… "چون در میان هنرها، شعر فارسی عمیقترین پیوند را با فرهنگِ جاری مردم دارد، پرداختن به آن (منظور توجه و بررسی جامعهشناختی و هنرشناسانه است) برای نشان دادن زمان و تحولات اجتماعی بر هنر و مبانی نظری هنر (سینما و نقاشی و موسیقی و تاتر و غیره) امری منطقی است…". (منبع: سایت معمارینت؛ مرباغی، بهروز).
مادرانگی و تغذیهگری شعر به هنرها
تصویر یکی از ارکان شعر است. در بیشتر شعرها ما با تصاویر پیاپی روبهرو هستیم؛ تصاویری که باری عاطفی، سمبلیک و نمادین، و گاه استعاری دارند. در مبحث ساختار شعر، یکی از سنجه ها، دنبال کردن "حرکت واحدهای تصویری در کلیت شعر" است. شعر این قابلیت خاص و جادوگونه را دارد که "تصاویری استعاری و سمبلیک بسازد که نه یک معنا بلکه قابلیت ایجاد چندین مفهوم (برداشت) را دارد". در هنر نقاشی نیز با "تصویر" سر و کار داریم. وجه ساختاری هنر نقاشی را "خصوصیت رنگها، ابعاد، زوایا، زاویه دید، ذهنگرا بودن یا رئال بودن، و تکنیک نور و سایه و غیره" تشکیل میدهد؛ اما نقاشی در ذات خودش فقط ثبتکننده یک تصویر نیست! نقاشی نیز چون شعر به دنبال "خلق مفهوم" است. در شعر، به سبب "زبان و هنرِ بیانی بودن شعر" قدرت خلق پیاپی و قدرتمند "تصاویرِ تاویلپذیر" زیاد است؛ از این منظر شعر همواره جلوتر و قویتر از نقاشیست؛ اما نقاشی و درواقع هنرمند نقاش، گاه با خواندن و ادراک شعرها اقدام به خلق اثری تصویری با رویکرد استعاری و تفسیرپذیر میکند، و گاه با بهرهگیری از نگاه ساختاری شعر، سعی به خلق "فضا و تصویر استعاری و تفسیرمند" میکند.
دکتر "شفیعی کدکنی" شعر را دارای تصویرِ شاعرانه میداند. یعنی تصویری که چیزی فراتر از ثبت و بیان یک چیز و یک اتفاق است؛ تصویر شاعرانه دارای تخیل و تصور و کُنش استعاری و کنایی است و به این سبب قدرت ایجاد حس و ایجاد تصورات بالایی دارد...
شاید به روایت و قول "ابن هیثم" بتوان استناد بیشتری کرد که "تجسم را زیباییآفرین" میداند و "خیال و تجسم را میتوان فصل مشترک احساس و کار هر هنرمندی" دانست.
"نقاش نیز شبیه موسیقیدان میکوشد تا احساسات اثر ادبی را همنشین عناصر تجسمی کند؛ از این روی میتوان گفت ادبیات الهامبخش هنرهای تجسمی بهویژه نگارگری و خوشنویسی بوده است". (دکتر منیر عباسیان و دکتر محمدعلی گذشتی؛ هنر ادبی و ادبیات هنری؛ فصلنامهی علوم ادبی).
شعر آنقدر قدرت اثرگذاری مستقیم بر روان و روح آدمی را دارد که گاه یک بیت از یک شعر کلاسیک یا چند سطر از شعری مدرن و نو، ۱۰ بار بیش از دیدن یک فیلم (که با هزینهای کلان تهیه شده! و دو ساعت زمان نیاز دارد برای دیدن!) یا شنیدن یک سخنرانی علمی و تشریحی، روی مخاطب (مردم) اثر میگذارد. جالب اینکه به سبب قدرت اثرگذاری مستقیم و آنی شعر بر روان و ذهن مخاطب، در فیلمها نیز گاه از شعرها در دیالوگ شخصیتها استفاده میشود؛ یا در سخنرانیهای مذهبی و علمی و غیره، سخنران در تایید حرفش یا برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبش، از بیت یا سطوری از شعرها استفاده میکند...
در ادبیات نمایشی (نمایشنامهنویسی) نیز تاثیرات پیدا و پنهان شعر وجود دارد؛ از بیان و زبان شاعرانه تا استفاده مستقیم از شعرها در متون نمایشی تا اقتباس از شعر، و استعاری و سمبلیک و با ریتم و لحن شاعرانه نوشتن.
در مورد بیان و زبان شاعرانه میتوان به "بهرام بیضایی" و "حمید امجد" و "محمود استادمحمد" اشاره کرد. بیضایی در همه آثارش از "زبان شاعرانه" بهره میبرد؛ زبانی که هم فخیم و کلاسیک است هم آهنگین هم دارای کنایات و نشانهها و استعارههای بسیاری است. سرآمد چنین زبان و بیانی در آثار او دو فیلمنامه "طومار شیخ شرزین" و "روز واقعه" و نمایشنامهی "هزار و یک شب شهرزاد" است. حمید امجد نیز توجه و تاکید خاصی به زبان و سلامت زبانی دارد و در عین حال از امکانات شعری مثل "تصاویر شاعرانه" و "کنایه" و "تشبیه" استفاده میکند. در آثار محمود استادمحمد، ما هم با نگاههای شاعرانه (حسی و ادراکی) روبهرو هستیم هم با "لحن و بیان شاعرانه".
موخره:
ما به عنوان شاعر، نه فقط در برابر "زبان" و "مردم" بلکه در شکلی کلیتر در برابر "هنر" نیز مسئولیم؛ شعر به طور غیرمستقیم (و مستقیم) هنرهای دیگر را تغذیه میکند و نفسی تازه به آنها میدهد؛ پس به یاد بیاوریم ما به عنوان شاعر باید روز به روز به سمت حد اعلای شعر حرکت کنیم؛ هم از منظرهای ساختاری و زبانی هم ادراکی و اندیشهگی. و به یاد بیاوریم، چه در این نوشتار، چه هر زمان و جای دیگری، وقتی از "شعر" و "اهمیتش" حرف زده میشود، نه هزاران هزار دلنوشته و دلنویس، بلکه شعر به مفهوم عمیق و جدیاش مورد نظر است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۰۷۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آفریقا؛ قاره فرصتها/ موانع همکاریهای تجاری ایران و آفریقا چیست؟
گزارشها حاکی است که ایران برای رشد ۱۰ برابری تجارت با آفریقا هدفگذاری کرده، اما عدم شناخت ظرفیتها در بین تجار ایرانی و آفریقایی، نبود یا کمبود حمل و نقل ارزان، مستمر و فراگیر و همچنین وجود مانع جابجایی مستقیم ارز و پول، از جمله موانع توسعه تجارت یا تجارت مستقیم بین ایران و قاره آفریقاست که باید برطرف شود.
به گزارش ایسنا، امسال همزمان با اکسپو ۲۰۲۴، دومین اجلاس همکاریهای ایران و آفریقا برگزار شد که پیش بینی شده بود بیش از ۲۰ کشور آفریقایی در این اجلاس حضور پیدا کنند.
طی سالهای اخیر بارها بر اهمیت و ظرفیتهای قاره آفریقایی برای تجار ایرانی تاکید شده است. با این حال به نظر میرسد ایران و کشورهای آفریقایی از ظرفیتهای یکدیگر مطلع نیستند.
به طور کلی تجارت ایران با آفریقا سالانه ۱.۲ میلیارد دلار است که ۱.۱ میلیارد دلار آن صادرات است. بیشترین میزان تجارت خارجی بین ایران و آفریقا در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد که تجارت خارجی با آفریقا به حدود ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رسید. اما این عدد در مقایسه با تجارت کشورهای دیگر با قاره آفریقا قابل توجه نیست و به همین دلیل سازمان توسعه تجارت اعلام کرده که برای تصاحب سهم بیشتر از بازار این قاره برنامهریزیهایی در نظر گرفته است.
البته با توجه به اینکه حجم تبادلات تجاری آفریقا در سال گذشته حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار بوده، سهم ایران از این تبادلات ناچیز بوده است. همچنین باید به این نکته توجه کرد که در بازارهای آفریقا کشورهایی مثل چین و هند نفوذ قوی دارند که رقابت با آنها برای ایران تا حدودی سخت است.
با این حال رئیس جمهور در اجلاس ایران و آفریقا که روز جمعه برگزار شد، تاکید کرد که هدفگذاری یک میلیارد دلاری برای همکاریهای اقتصادی ایران و آفریقا در یک سال آینده به هیچ وجه متناسب با ظرفیتهای موجود نیست و حتما باید به سمت هدف ۱۰ برابری حجم همکاریهای اقتصادی و تجاری فیمابین حرکت کنیم.
آنطور که یکی از مسئولان سازمان توسعه تجارت اخیرا توضیح داده، آمار تجارت با آفریقا بیشتر از عددهای اعلامی است، اما ایران به دلیل محدودیتهای ناشی از اعمال تحریمها، صادرات مستقیم به این کشورها ندارد و محصولات ایرانی از طریق کشور دوم مانند امارات، ترکیه، قطر و عمان به کشورها صادر میشود.
جزئیات تجارت ایران و آفریقا در سال ۱۴۰۲
آنطور که اخیرا سخنگوی کمیسیون توسعه تجارت خانه صمت توضیح داده، در سال گذشته ۳۹ کشور از قاره آفریقا، مقصد صادرات کالاهای ایرانی به صورت مستقیم بودند. همچنین با وجود کاهش صادرات کشور به بخش سفید این قاره در شمال در سالهای گذشته، شاهد افزایش صادرات به کشورهای الجزایر، مصر، لیبی، تونس، جیبوتی و مراکش در سال ۱۴۰۲ بودیم.
در این میان هفت مقصد نخست محصولات صادراتی به آفریقا در سال ۱۴۰۲، غنا با خرید ۱۷۳.۵ میلیون دلار، آفریقای جنوبی با ۱۴۵ میلیون دلار، تانزانیا با ۹۲.۸ میلیون دلار، کنیا با ۴۸.۷ میلیون دلار، نیجریه با ۴۸ میلیون دلار، موزامبیک با ۴۷.۱ میلیون دلار و سومالی با ۳۳.۳ میلیون دلار به صورت مستقیم بودند.
در رابطه با محصولات صادراتی به این قاره نیز باید گفت ۵۱ درصد صادرات ایران، مشتقات نفتی شامل کود اوره، قیر، گاز مایع و انواع روغنهای صنعتی بود و بعد از آن ۳۷ درصد صادرات ایران را محصولات فولادی و آهنی به خود اختصاص داده است. همچنین مواد غذایی، مصالح ساختمانی، انواع فرش و کف پوش، شویندهها و لوازم بهداشتی، لوازم خانگی، دارو و تجهیزات پزشکی، لوازم صنعتی، قطعات خودرو، لاستیک، مواد معدنی، لوازم الکتریکی، لوستر، مبلمان و اسباب بازی از دیگر کالاهای صادراتی ایران به قاره آفریقا در سال ۱۴۰۲ بودند.
در این میان ۲۲ کشور از این قاره فروشنده مستقیم کالا به ایران در سال ۱۴۰۲ بودند که آفریقای جنوبی با فروش ۱۹ میلیون دلار، زامبیا با ۱۲.۵ میلیون دلار، غنا ۱۲ میلیون دلار، سیشل با ۱۱.۷ میلیون دلار، کنیا ۹.۵ میلیون دلار، تانزانیا با ۶.۱ میلیون دلار و اوگاندا با ۴.۱ میلیون دلار، هفت کشور نخست فروش کالا در بین کشورهای قاره آفریقا به ایران در سال گذشته بودند.
حدود ۶۶ درصد واردات ایران از این قاره مواد غذایی و کشاورزی مانند چای، ذرت، قهوه، توتون، حبوبات، لاشه گوسفند و محصولات شیلاتی بودند و ۲۱ درصد نیز مواد معدنی مانند سنگ منگنز، سنگ و خاک روی، کنسانتره گروم و ۱۳ درصد دیگر نیز عمدتا روغن صنعتی و گریس، انواع تسمه، ماشین آلات، مواد شیمیایی و صنعتی و لوازم یدکی بوده است.
قاره آفریقا با دارا بودن ۱.۳ میلیارد نفر جمعیت و ۵۴ کشور، یک فرصت بزرگ در حوزه روابط تجاری و اقتصادی است. با این حال به گفته دستاندکاران حوزه تجارت، عدم شناخت ظرفیتها در بین تجار ایرانی و آفریقایی، نبود یا کمبود حمل نقل ارزان و مستمر و فراگیر و همچنین موانع جابجایی مستقیم ارز و پول، از موانع توسعه تجارت یا تجارت مستقیم بین ایران و قاره آفریقا است.
انتهای پیام