بسته شعر در رثای حضرت علی اصغر (ع)/ گهواره اش با خود جهانی را تکان داد
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۳۰۶۷۹
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شاعران آیینی کشورمان درباره حضرت علی اصغر ( ع ) اشعاری سرودند که در اینجا به برخی از این اشعار اشاره می کنیم:
محسن ناصحی:
شش ماه فرصت داشت آدم را بسازد
با این زمان کم محرم را بسازد
شش ماه...اما نه! همان یک روز بس بود
پیغمبری شش ماهه عالم را بسازد
حتماً دلیل محکمی دارد که طفلی
شش گوشه ای اینقدر محکم بسازد
گهواره اش با خود جهانی را تکان داد
منظومه ای اینسان منظم را بسازد
معروف کرده مادر خود را، قرار است
عیسی دمی این بار مریم را بسازد
فرصت برای کودکی هایش نمانده
این مرد باید ذبح اعظم را بسازد
یک روز را با تشنگی سر کرد اما
فرزند هاجر رفت زمزم را بسازد
دست پدر تخت سلیمان شد پسر را
بر دست بابا رفته خاتم را بسازد
این مرد اگر کوچک! علمداری بزرگ است
بر نیزه ها رفته پرچم را بسازد
اینجا غزل هم دست و پا گم کرد، بگذار
آتش ردیف اشتباهم را بسوزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدی رحیمی:
گرفته اند ز روی تو انشعاب زیاد
که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد
اگر به سن اباالفضل می رسیدی تو
یقین به سینه نمی زد دگر رباب زیاد
همینکه شیر به او می دهی بس است رباب
نده به کودک خود بعد شیر آب زیاد
برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر
ببر علی خودت را به آفتاب زیاد
بگیر سخت تر آماده نبردش کن
مده علی خودت را به سینه تاب زیاد
خلاصه اینکه به شش ماه دل بکن از او
خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد
شبیه حرف بدی کز دهن در آمده است
دریغ و درد که تیر از کمان در آمده است
برای اهل حرم حاوی پیام بدی است
که گاهواره تو از تکان در آمده است
یقین به علت زیر گلوی چون ماهت
هزار حرمله هم از گمان در آمده است
سرت به واسطه تکیه سه شعبه تیر
چه سربلند از این امتحان در آمده است
چنان رها شده که غیر بچه های حرم
صدای همهمه دشمنان در آمده است
سه شعبه چیست سه شعبه سه خنجر تیز است
که زهر خورده سپس از دکان در آمده است
سه شعبه...آه...نه بذار تا خیال کنم
ز حنجر تو سه تا استخوان در آمده است
حسن لطفی:
اولین روز است که بی گهواره می گردی علی
یک شبه مادر برای خود شده مردی علی
آخرین باری که بستم بند این قنداق را
بر دلم افتاده دیگر بر نمی گردی علی
بیشتر شرمنده میسازی پدر را گریه کن
بس کن این لبخند اشکم را در آوردی علی
زانویت را جمع کردی بس مه پیچیدی به تیر
دست را جمع کردی بس که پر دردی علی
باز کن از ساقه این تیر انگشتان خود
نیست هم بازی تو بی چاره ام کردی علی
بی تعادل هستی و ماندم چگونه با سرت
حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی
می زنی لبخند پیدا می شود سرهای تیر
عاقبت دندان شیری هم در آوردی علی
علی انسانی
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد
مهتاب را فلک به کف آفتاب داد
چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید
چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد
بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس
یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد
خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین
آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد
هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم
آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد
پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر
اما به خنده باز تسلاّی باب داد
او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد
نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد
اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر
او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد
علی اکبر لطیفیان
چقدر زود رسيده على اكبر شدنت
تا به ميدان روى و غنچه پرپر شدنت
اشك خشك تو شده خونِ دلِ قلبِ رباب(س)
خبرت هست تو و قاتل مادر شدنت؟
مركبت كه شده گهواره و اشكت شمشير
شيوه رزم جديدى است دلاور شدنت
ذوالفقارى كه ندارى چقدر بُرّنده است
شهره شهر شده وارث حيدر(ع) شدنت
كه ببينيد على(ع) ايل و تبارش على است
شده ضرب المثل اين فاتح خيبر شدنت
در قنوت پدرت ذكر مناجات شدى
تا ببينند همه هديه به داور شدنت
حرمله(لعنة الله عليه) تاب نياورد كه بالا باشى
داده پايان به تو و قصه سرور شدنت
بعد از اين ذكر لب كون و مكان واى رباب(س)
روضه مرد و زن و پير و جوان واى رباب(س)
تير تا آمده افتاده به جان سر تو
ساخته كار سرت رفته سراغ پر تو
تير هم قدّ تو بوده كه شدى هم بازيش؟
ثمرش اينكه پر از خون شده برگ و بر تو
همه ممنون حسينيم(ع) كه نگذاشت سرت
بر زمين افتد و خاكى بشود حنجر تو
رفته تا عرش خدا خون گلويت اما
دو سه تا قطره از آن ريخته دور و بر تو
ردّ پاى پدرت در هم و بر هم شده است
كار دست پدرت داده تن بى سر تو
آرزو داشت كه داماد شوى اما حيف
نقش بر آب شده آرزوى مادر تو
بعد از اين ذكر لب كون و مكان واى حسين(ع)
روضه مرد و زن و پير و جوان واى حسين(ع)
روضه خوان حرم آل عبا گهواره
گريه كن زينب(س) و بانى عزا گهواره
مادرى سينه زنان موى كنان مى گويد
پسرم نيست بگو رفته كجا گهواره
چون على(ع) نيست تكان مى دهد و زير لبش
خوانده لا لا لا لا لا لا لا لا لا گهواره
" و نبوت به دو تا معجزه آوردن نيست "
شده هم رتبه موسى(ع) و عصا گهواره
عصر روز دهم آمد به حرم حرمله(لعنة الله عليه) و
و بماند كه سپس ديده چه ها گهواره
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۰۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات تازه و تکاندهنده از خودکشی سمیرا آل سعیدی
آفتابنیوز :
یزدانی میگوید: دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشتهاند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیامهایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل میکرده به ایشان میگوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام میدهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده است. دکتر تیمورزاده میگفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمیکرد به خودکشی فکر کند.
خودکشی پزشکان موضوع بحث این روزهاست و خودکشی دکتر سمیرا آل سعیدی، نمونه دیگری است که پس از مورد خانم دکتر بخشی، شرایط بغرنج پزشکان را به نمایش میگذارد. تداوم این روند نه تنها موجب دلسردی و نگرانی دیگر پزشکان خواهد شد بلکه از دست رفتن هر پزشک، بارعلمی پزشکی کشور را نیز کاهش میدهد.
جهت بررسی بیشتر این موضوع، گفتگویی با هادی یزدانی، پزشک و فعال صنفی انجام شده است که در ادامه، مشروح آن را میخوانید:
*اطلاعات شما از پرونده خودکشی خانم دکتر آل سعیدی از کدام منابع است؟
اطلاعات من از این پرونده مبتنی بر اطلاعاتی است که در دو روز اخیر در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این اطلاعات به صورت پراکنده از سوی بیماران، دانشجویان و همکاران خانم دکتر منتشر شده است. مورد خانم دکتر آل سعیدی برخلاف مورد خانم دکتر بخشی است که یک مورد استثنایی ناشی از ظلم و تحقیر سیستماتیک ایشان را به سمت خودکشی برد.
* خانم دکتر آل سعیدی در چه شرایطی دست به خودکشی زد و خودکشی ایشان چه تفاوتی با مورد خانم بخشی دارد؟
مورد خانم دکتر آل سعیدی از منظر دیگری نسبت به خانم بخشی قابل بررسی است. ایشان در بالاترین درجهی تحصیلات علمی و فوق تخصص، بوده و سمتی در معاونت امور بینالملل بیمارستان امیرعلم داشته است و اگر این فرد را از بیرون نگاه کنیم، نماد یک فرد کامل و موفق است. ایشان متاهل بوده و دارای یک فرزند هشت ساله است. به واقع چه اتفاقی میافتد که ایشان خودکشی منجر به مرگ انجام میدهد؟ دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشتهاند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیامهایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل میکرده به ایشان میگوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام میدهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده. دکتر تیمورزاده میگفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمیکرد به خودکشی فکر کند. من تمام این مسائل را گفتم تا به این نکته برسم که خودکشی هیچ قانون و صورت و ظاهری ندارد. اصلاً اینطور نیست که بگویید به چهره و رفتار یک فرد میآید که خودکشی کند. مورد خانم دکتر آل سعیدی نشانگر این است یک فرد که از منظر بیرونی در اوج موفقیت است و زندگی شخصی خوبی هم دارد، اما خودکشی میکند. خیلی از دانشجویان هم از ایشان تعریف میکنند که شخصیت فروتن و علمی داشت. در نتیجه حتی چنین فردی هم در موقعیت ناامیدی اجتماعی، دست به خودکشی میزند. آینده حتی برای چنین آدمی هم نکتهی مثبتی ندارد و رو به افول است، او این را در صحبت با دکتر تیمورزاده نیز گفته بود. از مجموع اطلاعاتی که از منابع مختلف به جز خانواده ایشان جمعآوری کردیم به نظر میرسد که علت خودکشی ناامیدی مطلق نسبت به هرگونه تغییر و بهبود در آینده است.
* چند درصد از پزشکان درگیر این نوع از ناامیدی اجتماعی رو به خودکشی هستند؟
من میخواهم مسأله را فراتر از پزشکان ببینم، باید ببینیم چند درصد مردم چنین ناامیدی دارند. وقتی شما هیچ امیدی به تغییر نداشته باشید، هرکدام از آدمها در هر شرایط یک نوع تصمیم میگیرند. در مورد پزشکان، چندین اتفاق با هم افتاده است؛ یاس فلسفی و ناامیدی اجتماعی که بسیاری از مردم نسبت به آیندهی کشور دارند، در کنار مشکلات صنفی و مشکلات مالی در جوان پزشکان موجب خودکشی است. در مورد خانم دکتربخشی، ظلم سیستماتیک هم اضافه شده بود. برخی از شغلها ذاتاً در سادهترین حالت خود هم سخت هستند. به علت اینکه پزشکی با جان افراد در ارتباط است و چالشهای قانونی بسیاری دارد، پزشکان نگرانیها و تنشهای زیادی دارند. ممکن است عدهای بگویند این شرایط برای همه وجود دارد، اما در ماجرای خودکشی پزشکان، فقط چالشهای جامعه مطرح نیست، بلکه چالشهای شغلی هم مطرح است. خیلی از ما در حال دیدن افت علم پزشکی در کشورمان هستیم و ایشان هم در جایگاه شغلیشان این مسأله را میدیده است. دیدن چنین مسائلی باعث ناامیدی بیشتر میشود.
*خودکشی در پزشکان چه تفاوت ساختاری با دیگر اقشار دارد؟
پزشکان خودکشیهای معطوف به مرگ دارند و فرد به واسطهی علمی که دارد، کار را در لحظه تمام میکند. بنا بر شنیدهها برخی از رزیدنتهای خانم دکتر آل سعیدی گفتهاند که ایشان حتی روز قبل از خودکشی درباره این مسأله برای دانشجویان صحبت کرده است.
* پرونده خانم دکتر بخشی به کجا رسید؟
خود من و یکسری از فعالان صنفی صبر کردیم تا گرد و خاک درگیریهای ایران و اسراییل فروکش کند. به سبک مدیریت تمام مسائلی که در کشور داریم، یک روش صبر و سکوت در سیستم بوروکراسی اداری کشور وجود دارد که خواهان صبر است تا بحران بعدی فرا برسد و بحران قبلی فراموش شود. ما مورد خانم دکتر بخشی هم ماجرا را فراموش نکردهایم. نزدیک یک ماه از مرگ ایشان گذشته، اما هیچکس در سیستم اداری کشور پاسخگو نبوده و قبول مسئولیت نکرده است. افرادیکه با ترک فعل، مسبب بردن خانم بخشی به سمت خودکشی بودند، متأسفانه با همان روش قبلی و حتی شدیدتر به کار برگشتهاند. آنها دیدند که هیچکس از آنها پاسخ نمیخواهد.
منبع: سایت انتخاب