Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@08:29:24 GMT

«پروین» مادری که هرگز مادر نبود + عکس

تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۳۷۳۵

«پروین» مادری که هرگز مادر نبود + عکس

اگر بخواهیم پروین را در آینه­ شعرش ببینیم، پروین زنی است با دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و زنی با نگرانی‌های مادرانه؛ اگرچه در زندگی شخصی هرگز مادر نبوده است.

به گزارش مشرق، رخشنده اعتصامی متخلص و معروف به پروین (زاده­ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ و درگذشته­ در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) از نامی‌ترین شاعران زن ایرانی است. او فرزند یوسف اعتصام‌الملک، ادیب و مترجم عصر خویش و شاگرد بزرگانی چون دهخدا و ملک‌الشعرای بهار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تنها اثر به‌جای‌مانده از پروین، دیوان اشعار او شامل قصاید، مثنویات و قطعات است.

اگر بخواهیم پروین را در آینه­ شعرش ببینیم، پروین زنی است با دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و زنی با نگرانی‌های مادرانه؛ اگرچه در زندگی شخصی هرگز مادر نبوده است. زندگی پروین در سال‌هایی می‌گذرد که از نظر تحولات اجتماعی و سیاسی دوره­ پر فراز و نشیبی به شمار می‌رود.

اواخر حکومت قاجار و دوره­ پهلوی اول جامعه­ ایران دستخوش بازی‌های سیاسی و تأثیر آن بر فرهنگ، اقتصاد و قوانین اجتماعی بوده و پروین زنی است متفکر که این حوادث را به‌خوبی می‌بیند و درد جامعه را می‌فهمد. در دوره‌ای که زندگی بیشتر زنان جامعه در اندرونی خانه‌ها می‌گذرد و شاید تنها فعالیت اجتماعی آنها دورهمی‌های زنانه باشد و مراسم مذهبی در تکیه‌ها، پروین به مدد وجود پدری فرهیخته پا به اجتماع می‌گذارد و سال ۱۳۰۳ از مدرسه اُناثیه تهران فارغ‌التحصیل می‌شود و شعر «نهال آرزو» را نیز به همین مناسبت می‌سراید. مظلومیت زن در انبوه قوانین مردانه او را می‌آزارد و در شعر خود زن را به تعالی معنوی فرا می‌خواند چرا که به نظر او زن در زنانگی جسمانی‌اش خلاصه نمی‌شود. او در قطعه زیبای «فرشته انس» که از قطعات معروف اوست، این مضمون را به‌خوبی بیان می‌کند.

در واقع آنچه به زن توصیه می‌کند توصیه به انسان است؛ چه زن باشد چه مرد. «پستی نسوان ایران جمله از بی‌دانشی است/ مرد یا زن برتری و رُتبت از دانستن است/ به که هر دختر بداند قدر علم‌آموختن/ تا نگوید کس پسر هشیار و دختر کودن است»

پروین در شعرش گاهی زبان دردمندان جامعه است. قطعات «شکایت پیرزن» و «صاعقه ما ستم اغنیاست»، دو نمونه بارز آن است و گاهی زبان مادری دلسوز است: «با مرغکان خود چنین گفت ماکیان /کای کودکان خُرد گه کارکردن است»

و گاهی خردمندی اندرزگوست: «ز تیر آموز اکنون راستکاری/که مانند کمان فردا، دوتایی»
پروین شاعر ظلم‌ستیزی است؛ هرچند هیچ‌گاه نامی از او در مبارزات سیاسی برده نشده ولی مبارزه پروین با سلاح شعر انجام می‌شود. نمونه بارز آن قطعه زیبای «اشک یتیم» است. «روزی گذشت پادشهی از گذرگهی...»

او با زبان شعر بدی‌ها را نکوهش می‌کند و خوبی‌ها را می‌ستاید. در اشعار او نکوهش عُجب و خودپسندی، ستم بر دیگران، حرص و آز، بی‌هنری و بی‌دانشی، نادانی، دروغ و فریب، دل بستن به دنیای فانی و... فراوان دیده می‌شود: «به ترک حرص گوی و پارسا شو/ که خوش نبود طمع با پارسایی/ چه حاصل از سر بی‌فکرت و رأی/ چه سود از دیده­ بی‌روشنایی»

در برابر این نکوهش‌ها همواره به هنر و علم‌آموزی، مهربانی، فهم و شناخت خود و پدیده‌های دیگر، کمک و همدلی، یتیم‌نوازی و دستگیری و... سفارش می‌کند. در مثنوی «گل سرخ» می‌خوانیم: «چو اندر سبوی تو باقی است آب/  به شکرانه از تشنگان رخ متاب/ چو رنجور بینی دواییش ده/ چو بی‌توشه‌ یابی نواییش ده»

پروین در شعرش به قضا و قدر معتقد است و همان اندازه که به جبر سرنوشت اعتقاد دارد، انسان را به تفکر و تعقل و عمل دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که مسأله اختیار انسان را هم مدنظر دارد و اصطلاحاً جبری مطلق نیست.

جایی «گل بی‌عیب» می‌گوید: «چرخ با هر که بنشاندت بنشین/ هر چه را خواجه روا دید، رواست»

اما در جایی دیگر در قصیده «چند پند» می‌گوید: «به روز مورچه آموز بردباری و سعی/ که کار کرد و شکایت ز روزگار نکرد/ کسی ز طعنه­ پیکان روزگار رهید/ که گاه حمله­ او، سستی آشکار نکرد/ روا مدار پس از مدت تو گفته شود/ که دیر ماند فلانی و هیچ ‌کار نکرد»

و اما زنانگی در ظاهر و باطن شعر پروین دیده می‌شود. در ظاهر آنجا که شعرهایش از عناصر اطراف او ساخته می‌شود، مانند دیگ و اجاق، سوزن و نخ، آینه و شانه، دوک نخ‌ریسی، گوشواره و گردن‌بند متأثر از زنانگی جسمانی است و در باطن هنگامی که نجوای کلامش، نگرانی‌های مادرانه و زنانه را نشان می‌دهد، احساساتی که در شعرش ابراز می‌شود و لطافتی که از زبان شعرش حس می‌شود، همه نمود روح زنانه­ شاعر است.

به‌عنوان نمونه در قصیده «تیره‌بخت» که رنجنامه­ دخترکی یتیم است با شعری کاملاً عاطفی روبه‌رو هستیم یا در همان قطعه «در تعزیت پدر» می‌گوید: «گنج خود خواندی‌اَم و رفتی و بگذاشتی‌اَم/ ‌ای عجب بعد تو با کیست نگهبانی من؟»

به لحاظ سبک ادبی، شعر پروین در زمره­ شعر کلاسیک است. با اینکه در دوره‌ای می‌زید که نوگرایی در شعر پا به میدان گذاشته و پروین که در سایه­ پدری ادیب پرورش یافته، به شیوه­ پیشینیان وفادار می‌ماند و بیش از همه پیرو ناصرخسرو است و اشعار او از مضامین اخلاقی، حکمت و عرفانی برخوردار است. دیوان او با قصاید آغاز می‌شود ولی پیش از آنکه قصیده‌های بلند باعث خستگی خواننده شود افکارش را در قالب منثوی و به‌ویژه قطعات زیبا بیان می‌دارد. او در قطعه‌هایش به زیبایی و به‌خوبی هنر شاعری خویش را به نمایش می‌گذارد. کاربرد مناظره در قالب قطعه با مضامین اخلاقی و پند و حکمت و بیان قصه‌های شیرین و آموزنده، نشان از هوشمندی شاعر در جهت تأثیرگذاری بر مخاطب است.

پروین را می‌توان احیاگر فن مناظره در شعر دانست. شعر او مملو از تخیل، تشخیص و تمثیل است. او در مناظراتی زیبا صنعت تشخیص را تا به آنجا پیش می‌برد که علاوه بر اشیا، مفاهیم انتزاعی چون امید و نومیدی را جان می‌بخشد: «به نومیدی سحرگه گفت امید/ که کس ناسازگاری چون تو نشنید/ به هر سو دست شوقی بود بستی/ به هرجا خاطری دیدی شکستی...»

استفاده­ بجا از صنایع و آرایه‌های ادبی به‌ویژه تشخیص و تمثیل و اشعاری که براساس ترجمه‌های پدرش سروده، نشان از دانش ادبی او دارد و تخیل در شعرش حاکی از روح لطیف و ذوق سرشار اوست. «ارزش گوهر»، «آشیان ویران»، «نغمه رفوگر» و «یاد یاران» از جمله اشعاری است که متأثر از ترجمه­ آثار غربی که پدرش در مجله­ «بهار» به چاپ می‌رساند، سروده شده است. سبک شعری پروین تحت‌تاثیر تفکر جریان تلفیقی که ترکیبی از شعر سنتی و اندیشه‌های تازه است، قرار دارد. از سویی شعر او را ترکیبی از دو سبک خراسانی و عراقی می‌دانند و بر این اساس اشعار او را به دو دسته تقسیم می‌کنند، دسته­ اول که شامل پند و اندرز است، پیرو ناصرخسرو متأثر از سبک خراسانی و دسته­ دوم که داستان و مناظره را شامل می‌شود، پیرو سعدی متأثر از سبک عراقی است.

در مجموع پروین اعتصامی شاعری است که با وجود داشتن قدرت کلام، تسلط بر صنایع ادبی و آداب سخنوری که او را هم پایه­ بزرگان عرصه شعر و ادب قرار می‌دهد، زبانی ساده، روان اما پخته و سنجیده دارد و این امر به زیبایی، شیوایی و شیرینی شعر او یاری می‌رساند.

*صبح نو

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا مدافعان سلامت سال جهش تولید شاعر پروین اعتصامی اشعار او

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۳۷۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!

کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یک‌بار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صد‌ها برابر عمیق‌تر از آن مناره‌ای است که برپا و تظاهر می‌شود. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، غلامرضا صادقیان در یادداشتی نوشت: اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جست‌و‌جو کنید، صد‌ها بار (صد‌ها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزش‌وپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بی‌ربط دیگر وعده داده‌اند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفته‌اند، بی‌آنکه به مجازات آن حرف‌های گزاف، کسی یقه آن‌ها را گرفته باشد و به پشت در‌های کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!

کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همه‌جای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار می‌شود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و 152 هزار و 518 نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندین‌برابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کنده‌اند. در کنکور امسال، زنان (63 درصد) دوبرابر مردان (37 درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، به‌دست‌آوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهم‌آوردن فرصت سریع‌تر ازدواج، به دست‌آوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بی‌خاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درس‌خوانده حاضر نمی‌شود همسر چنین پسر درس‌نخوانده‌ای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همین‌سادگی، پسر درس نمی‌خواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس می‌خواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو به‌شدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست! 

از رقم ثبت‌نامی‌های کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک 170 هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان می‌دهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود 50 هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. این‌ها تحلیل‌های متعددی می‌تواند داشته باشد، ولی دست‌کم می‌توان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک می‌شویم، دسته‌ای از روبه‌روشدن با آن می‌گریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (به‌جز کسانی که می‌دانیم درس نخوانده‌اند و تست نمی‌زنند و به جبر خانواده‌ها یا برای راضی‌کردن آنان یا برای احتمال به‌دست‌آوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخ‌نامه‌ها را شانسی پر می‌کنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته می‌شوند، رشته‌ای را انتخاب نمی‌کنند! آمار پارسال نشان می‌دهد در کنکور 1402، یک میلیون و 60 هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط 600 هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبت‌نام در دانشگاه مراجعه نمی‌کنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف می‌دهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستان‌سنجی در یکی از دانشگاه‌های هنر ابتدا 14 نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبت‌نام کردند، اما 9 نفر در ترم اول حاضر نشدند و یک‌نفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علوم‌انسانی‌ها و آقایان و خانم‌ها گویا آن رشته را که یکی از آموزه‌هایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن 14 است، با رشته باستان‌شناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همین‌جا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاه‌های دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق می‌گویند که چه درسی می‌خواند و در آینده چه‌کاره خواهد شد یا چه فرصت‌های شغلی انتظار او را می‌کشد.

اما کنکوری‌های ما بسیاری هیچ‌شناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشته‌ای که انتخاب می‌کنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناک‌ترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغ‌التحصیلان رشته‌های دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشته‌ای که درس می‌خوانند، وارد شغل و حرفه نمی‌شوند و در شغلی که انتخاب می‌کنند، هیچ وابستگی به دروسی که خوانده‌اند، ندارند! در این‌باره پژوهش‌هایی شده است که می‌توان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سه‌دهه کار روزنامه‌نگاری فقط یک‌درصد همکارانم روزنامه‌نگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو می‌گوید و عرق می‌ریزد و بعد دانشجوی خود را می‌بیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی می‌کند و همه به او می‌گویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم به‌قدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه به‌قدر اندازة آن هیولای ماندگار!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • این ۵ ماده غذایی را که هرگز نباید دوباره گرم کرد
  • واکنش فریدون زندی پس از شنیدن نام علی پروین (فیلم)
  • دیر پدری و دیر مادری؛ خطر گسست نسلی!
  • زندان را به سازش با کسانی که پاکستان را به بندکشیدند،ترجیح می‌دهم
  • (ویدئو) روایت جالب فریدون زندی از مشکل داشتن علی پروین با او
  • (ویدئو) واکنش فریدون زندی پس از شنیدن نام علی پروین
  • تحریم‌ها در ایران هرگز به نتیجه نخواهد رسید
  • علی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد
  • هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!
  • حسینی هرگز اینطور نخندیده بود (عکس)